۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

ور نه من داشتم آرام...

من هشتم گروِ نهمِ ، هشتاد و هفت ، هشتاد و هشت ، هشتاد و نه ، نود ،...از وقتی ساعت زنگیتو از کنار تخت بر داشتی و رفتی فقط گاهی خورشد میاد تو آسمون یه چرخی میزنه و میره...همه ی تقویما هم دروغ می گن

هیچ نظری موجود نیست: