همیشه خیابانی بود
مهربان
وقتی تو همشانهام بودی
تا برای دو جفت شانه کنار هم
درکنارِ خود
جای خالی داشته باشد
یا نه
اصلن
آنقدر ماشینهاش آدم باشند
که سرخوشان بیخیال را
سلامی کنند و بگذرند
از روزی که شانههات
بیکه شانههام کنارش
در خیابانی رفت
شانههام لرزید
از هق هقی
در خیابانهایی که همهشان
بیرحمانه به سمتِ فرودگاه
می رفتند
مهربان
وقتی تو همشانهام بودی
تا برای دو جفت شانه کنار هم
درکنارِ خود
جای خالی داشته باشد
یا نه
اصلن
آنقدر ماشینهاش آدم باشند
که سرخوشان بیخیال را
سلامی کنند و بگذرند
از روزی که شانههات
بیکه شانههام کنارش
در خیابانی رفت
شانههام لرزید
از هق هقی
در خیابانهایی که همهشان
بیرحمانه به سمتِ فرودگاه
می رفتند
۲ نظر:
استفاده ی هوشمندانه ای از واژه ها می کنی. حس دارد کارهایت.
آه
ياد زندگي بخير
ارسال یک نظر