۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

همونجور کج خوشگل

داره بوی گندش در میاد، بدیشم همینه، اگه تموم شه خوبه ولی تموم نمی‏شه، می‏گنده، می‏پوسه. دارم فراموشت می‏کنم یعنی نه اینکه فراموش کنم نه ، ولی کم یادم میاد. اولا فکر می‏کردم که خوب حالا باید شب و روز به تو فکر کنم. هی یادت بیاد هی غصم بده هی سیگار بکشم هی بمیرم هی هر‏روز هر‏روز "هر‏روز اندکی مردن و گاه..."ولی الان کمتر بهت فکر می‏کنم شاید روزی یکی دوبار سیگارم کم می کشم ولی بیشتر از روزی یکی دوبار، آره همینه که حالم داره بهم می‏خوره ازش، شیش ماه زمان زیادیِ واسه فراموش کردن واسه اینکه یادت بره یه چیزی عوض شده، عوض شده ولی نمی تونی بفهمی که عوض شده یعنی می فهمی ولی فکر می کنی مهم نیست وقتی دستت می‏خوره به قوطی گوش‏پاک‏کن وهمه ی گوش‏پاک‏کنا می‏ریزن رو زمین بعد می‏شینی جمعشون می کنی و دوباره می‏زاریشون تو قوطیش، همشون سر جاشونن کثیفم نشدن ولی دیگه اونجورِ کج خوشگلی که اول کنار هم بودن نیستن اما باز می‏شه بکنیشون تو گوشت و زرد و کثیف شن، مثل یه قرقره که وقتی یه دفه نخ از دورش باز کنی دیگه نمی تونی مثل اول ببیچی دورش، همونطور کج خوشگلی که بود نمی شه یه جوری قر قاطی اما خوب باز می شه دکمتو باهاش بدوزی.

۲ نظر:

Unknown گفت...

چه لینک دادن خوبی در بازی واژگانی. به گوش پاک کن و قرقره. چشم یک نویسنده همیشه به اطرافش زیادی بیناست. لذت بردم.

گابريل آتلان فره را گفت...

نشونه هات عالي بودن گوش پاك كن و قرقره ايول
ايول